اریک کندل، پزشک و عصبشناس آمریکایی است که به خاطر تحقیق در اساس فیزیولوژی ذخیرهسازی حافظه در یاختههای عصبی، برنده جایزه نوبل پزشکی در سال ۲۰۰۰ شد. او در سال ۲۰۰۶ کتابی تحت عنوان «درجستجوی حافظه» را منتشر کرد. او برای چاپ این کتاب دو انگیزه داشت که در ادامه به آن میپردازیم. کندل در پیشگفتار این کتاب، ابتدا درباره پیدایش دانش نوین زیستشناسی ذهن توضیح میدهد و ضرورت و جذابیت این حوزه را برای خواننده به تصویر میکشد. کندل بر این باور است که توضیح ذهن انسان از دیدگاه زیست شناسی در سدهی بیست و یکم به مهمترین چالش علوم طبیعی تبدیل شده است و ما میخواهیم گوهر زیستشناختی پدیدههایی چون ادراک، یادگیری، حافظه، اندیشه، آگاهی و مرزهای ارادهی آزاد را درک کنیم. تا همین چندی پیش قابل تصور نبود که زیستشناسان روزی بتوانند فرایندهای ذهنی انسان را مورد پژوهش قرار دهند. تا پنجاه سال پیش هنوز کسی این ایده را دنبال نمیکرد که روش تحلیل زیستشناختی میتواند اسرار پنهان ذهن انسان را در سطح مولکولی آن فاش سازد.
کندل معتقد است این وضع در پرتو پیشرفتهای بزرگ زیستشناسی در پنجاه سال گذشته از بنیاد دگرگون شده است. کشف ساختار DNA توسط جیمز واتسون و فرانسیس کریک در سال ۱۹۵۳ به انقلابی در زیستشناسی منجر شد و در نتیجه سیستمی نظری، تهیه و ارائه گردید که در چهارچوب آن توضیح داده میشد، چگونه اطلاعات ژنها، کارکردهای یاختهها را کنترل میکنند. امروزه زیستشناسان با آگاهیهای کاملاً نوین، توجه خود را به عالیترین هدف معطوف کردهاند: توضیح ذهن انسان از دیدگاه زیستشناسی یا به سخن دیگر، درک زیستشناختی ذهن انسان. کندل در ادامه، این دانش نوین را بر پنج اصل استوار میکند:
۱- مغز و ذهن جدایی ناپذیرند. مغز اندام زیستشناختی پیچیدهای است، با ظرفیتهای محاسباتی بیکران و توان ذخیرهسازی (ضبط) عظیم که تجربیات احساسی ما را میسازد و سامان میدهد، اندیشهها و عواطف ما را تنظیم و اعمال ما را کنترل و هدایت میکند.
۲- هر عمل ذهنی در مغز – از سادهترین واکنشها تا خلاقانهترین اقدامات در سخن گفتن، موسیقی و نقاشی – توسط مدارهای ویژه نورونی در بخشهای مختلف مغز به اجرا در میآیند.
۳- همه این مدارهای نورونی از پیوستن سیگنالهای مشابه ساده به یکدیگر تشکیل میشوند که یاختههای عصبی، آنها را تولید میکنند.
۴- مدارهای نورونی، برای اینکه این سیگنالها را در یاختههای عصبی و همچنین بین یاختههای عصبی تولید کنند، از مولکولهای ویژهای استفاده میکنند.
۵- مولکولهای ویژه پیامدهی از میلیونها سال تکامل به جا ماندهاند، در اصل باید گفت در موجودات زنده گوناگون تا به امروز حفظ شدهاند.
کندل اذعان میکند ما به کمک دانش نوین ذهن، نه تنها درباره خودمان شناخت پیدا میکنیم بلکه در عرصه تکامل زیستشناسی، دید تازهای از خودمان به دست میآوریم. سپس کندل انگیزه دیگر خود را از نوشتن این کتاب چنین بیان میکند:
«انگیزه دیگر من برای نوشتن این کتاب کسب جایزه نوبل در رشته پزشکی در پاییز سال ۲۰۰۰ بود، آن هم به دلیل تحقیقی که من راجع به ضبط خاطره در مغز انجام دادم بودم و از همه برندگان جایزه نوبل خواسته شد تا زندگینامه خود را بنویسند. در جریان نوشتن زندگینامه خودم بیش از هر زمان دیگری متوجه شدم که نخستین بارقههای اشتیاق من به درک ماهیت خاطره، در تجربیات کودکی من در وین ریشه داشت. من از طریق پروژه تحقیق خودم در یک مرحله مهم تاریخ تکامل علمی شرکت داشتم و می توانستم در جامعه بینالمللی پژوهشگران زیستشناسی سهیم شوم. در جریان این تحقیقی با پارهای از دانشمندان عالیقدر آشنا شده بودم که در خط مقدم تحولات انقلابی در عرصه زیستشناسی و علم اعصاب فعال بودند و هنوز هم هستند. از طریق تبادل نظر با اینان، تحقیق من به طور وسیعی تحت تأثیر آنها قرار گرفت. به این دلیل، من در این کتاب دو سرگذشت را با هم ترکیب کردهام. یکی از آنها سرگذشت دستاوردهای فوق العاده علمی در تحقیق ذهن است که در نیم قرن اخیر صورت گرفته و دومی هم سرگذشت زندگی خودم به اضافه فعالیت علمیام در خلال پنجاه سال گذشته است. این ترکیب توضیح میدهد که چگونه تجربیات اولین سالهای زندگیام در وین علاقه مرا به حافظه برانگیخت، علاقهای که در ابتدا مرا بر آن داشت تا به تدریج به روانکاوی روی آورم. سپس به زیستشناسی مغز و سرانجام هم به فرایندهای سلولی و مولکولی حافظه.»
این کتاب به افرادی که به حوزه زیستشناسی، روانکاوی، ذهن و علوم اعصاب علاقهمند هستند توصیه میشود. از آنجا که اساس این کتاب بر مبنای زیست شناسی در سطح مولکولی است لذا مخاطب این کتاب باید اطلاعات پایه زیست شناسی را دارا باشد و با مباحث حافظه نیز آشنایی داشته باشد.