مغزهای بی تفاوت

استاد دانشگاه و مغزهای بی تفاوت دانشجویان

همه رسانه های مدرن, یک منشأ مشترک دارند. اختراعی که امروزه به ندرت از آن یاد میشود. اما به اندازه موتور احتراقی یا لامپ گازی, نقشی تعیین کننده در شکل گیری جامعه امروزمان داشت. این اختراع, تقویت کننده صدا (اودیون) نام گرفت. این اولین تقویت کننده صدای الکترونیکی بود و لی دو فارست آنرا اختراع کرد. فارست حتی با معیارهای سختگیرانه مخترعان نابغه آمریکایی نیز آدم نامتعارفی بود. او فردی عبوس و تلخ بود و وقتهایی که سرگرم ازدواج و طلاق نبود, معمولا میشد در دادگاه سراغش را گرفت که یا داشت در مقابل اتهام کلاهبرداری یا نقض قانون از خودش دفاع میکرد یا علیه یکی از هزارمین دشمنش شکایت می کرد.

فارست در آلاباما متولد شد. پدر او ناظم مدرسه بود و او بعد از کسب دکتری مهندسی از دانشگاه ییل, ده سال از عمر خود را صرف وررفتن با رادیو و تلگراف کرد تا در سال ۱۹۰۶ ستاره بختش دمید . او بدون اینکه بداند سرگرم چه کار بزرگی است, یک مخزن خالی استاندارد دوقطبی را که جریان الکتریکی را از سیم اول (رشته) به سیم دوم (صفحه) میفرستاد, برداشت و سیم سومی را به ان اضافه کرد. او با این کار, دیود را به تریود تبدیل کرد و متوجه شد وقتی شارژ الکتریکی کوچکی را به سیم سوم میفرستد, شبکه_شدت جریان بین رشته و صفحه_ تقویت میشد. او هنگام ثبت این وسیله در دفتر اختراعاتش نوشت: این اختراع میتواند برای تقویت جریانات الکتریکی ضعیف, مورد استفاده قرار گیرد. 

اختراع ساده فارست سبب تحول جهانی شد. از آنجا که این اختراع, عاملی برای تقویت سیگنالهای الکتریکی بود, میشد از آن برای تقویت ارتعاشات صوتی هم استفاده کرد که به عنوان امواج رادیویی, ارسال و دریافت میشد. تا آن زمان, رادیو استفاده محدودی داشت زیرا سیگنالهایش برد خیلی کمی داشتند. اما با تقویت سیگنال, امکان ارسال امواج بی سیم با بردی طولانی ممکن شد و زمینه را برای پخش رادیویی فراهم کرد. همچنین این تقویت کننده, جزئی مهم از سیستم تلفن های جدید بود. اختراع دو فارست در قالب کوچک شده‌ی “ترانزیستور تریود” , موتور اصلی اطلاعات عصر ما شد. 

اما فارست مطمئن نبود که از جهان جدیدی که در شکل گیری آن نقش داشته, راضی است یا ناراضی. او در مقاله ای در سال ۱۹۵۲ با عنوان  سرآغاز عصر الکترونیک در نشریه  مکانیک برای عموم با غرور از اختراع خود دم زد و نوشت: این اختراع در حکم میوه کوچک بلوطی ست که از ان درخت بلوط غول اسایی که امروزه جهان گستر شده, شکل گرفته است. 

اما او از فساد اخلاقی رسانه های بخش تجاری ابراز تاسف میکند و مینویسد: با بررسی کیفیت ابلهانه اکثر برنامه های رادیویی, نتیجه ای غمبار از سطح فکری مردممان به دست می آوریم. او در اواخر عمرش گفت: “فیزیولوژیست های الکترون” در نهایت خواهند توانست امواج مغزی یا فکری ما را بررسی کنند و میزان غم و شادی ما را به صورتی دقیق و در قالب واحدهایی مشخص اندازه گیری کنند و دیر نیست که یک استاد  دانشگاه  بتواند بذر دانش را در مغزهای بی‌تفاوت دانشجویانش در قرن ۲۲ بکارد و خوش به حال من که شاهد این سناریوی هولناک در آینده نیستم. 

منبع: The shallows: Nicholas Carr, 2011, www. norton & company

مدرسه علوم نوین رسانه

دانشگاه صنعتی شریف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *