محتوا _ فرم

در رسانه، محتوا خیلی متفاوت نیست، تفاوت در شکل و بیان و فرم است

ما صرفا به محتوا اهمیت می‌دهیم و فرم آن‌را نادیده می‌گیریم. اگر به تاریخ هنر نگاه کنیم، بین نوع شکل‌دادن به فرم یا پلاستیسیته فرم، و خاستگاه‌های فرهنگی، یک رابطه تعاملی وجود دارد. فرم در خلأ شــکل نگرفته است و ترجمان زیبایی‌شــناختی، ترجمان اخلاقی، ترجمان فرهنگی و فلسفی آن خاستگاه‌ها بوده است. اگر غیر این باشد، اصلاً نمی‌توانیم تنوع فرم‌های هنری و تنوع سبک‌ها، لحن‌ها و مکتب‌های هنری را توجیه کنیم؛ چون سیر تحول فرم در تاریخ هنر به گونه‌ای است که سبب به وجود آمدن مکتب‌ها شده است. بنابراین به قول دامبریج: «تاریخ هنر، تاریخ تحول فرم نیست بلکه تاریخ تحول مبانی فکری است». هر مبنای فکری اقتضای نوع خاصی از زبان و بیان و ظرفیت‌های زیبایی‌شناختی را دارد. بنابراین ما می‌توانیم به تئوری تعاملی در حوزه رسانه تأکید کنیم و  روی پیام‌های خودمان مهندسی داشته باشیم؛ یعنی ببینیم این پیام چیست، از نظر فرهنگی چه قابلیتی دارد و ما چه واسطه مناسبی را می‌توانیم برای آن پیام پیدا کنیم. 

دکتر فهیمی فرد در میزگرد فلسفه رسانه

مدرسه علوم نوین رسانه

دانشگاه صنعتی شریف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *